کشته شدن شخصی به نام ایهاب جواد وزنی در شهر کربلا، در یک حادثه مشکوک توسط مردان ناشناس، موجی از التهابات را مجددا به خیابانهای برخی از استانهای عراق بازگردانده است. «وزنی» یکی از رهبران اصلی سازماندهی اعتراضات در شهر کربلا بوده که همزمان با آغاز اعتراضات ضد دولتی در اکتبر 2019 حضوری فعال را در میدان اعتراضات داشته است. قتل وزنی، در بامداد یکشنبه، واکنش شدید مردم را در کربلا، ناصریه و دیوانیه به همراه داشت. از یک سو، معترضان خواستار یافتن عاملان این قتل و از سوی دیگر، دولت به معترضان وعده مجازات عاملان را داد.
با این وجود، دریک رخداد مشکوک و از پیش برنامهریزی شده، در شامگاه روز یکشنبه (9 می / 19 اردیبهشت) گروهی از افراد ناشناس در قامت معترض، در کربلا به اطراف کنسولگری جمهوری اسلامی ایران حملهور شدند. منابع خبر حاکی از آن هستند که دیوار کنسولگری ایران در شهر کربلا را این افراد آتش زدهاند و دخالت پلیس کربلا آنها را از محل دور کرده است اما در اعتراض به این تعرض، وزارت خارجه ایران سفیر عراق در تهران را فرا خوانده و با محکوم کردن این اقدام، از بغدا در خواست کرده که بر اساس «کنواسیون 1963 وین» اقدام کند.
در این میان نکته قابل توجه این است که قتل یکی از سران اعتراضات کشور عراق که البته رخدادی معطوف به سابقه است، چگونه در روندی تکراری مجددا به سوی ضدیت با ایران سوق داده شده است. در گذشته نیز در میانه اعتراضات عراق، در رخدادهایی مشابه گروهی از افراد به سوی حمله به کنسولگری ایران ترغیب شده بودند که نماد آن را میتوان در آبان 98 در شهر کربلا مشاهده کرد. با تمام این اوصاف اکنون مساله قابل توجه این است که در پشت ماجرای قتلها، ربوده شدنها، حملات به کنسولگریها و در مجموع ناآرامیهای کشور عراق طی ماههای گذشته چه نیرو یا بازیگرانی قرار دارند؟ در امتداد همین پرسش اساسی، مساله قابل طرح دیگر این است که چه افراد یا بازیگرانی از ناآرامیها و رخدادهای مشابه قتل ابهاب جواد وزنی سود میبرند؟
ردپای موساد در دومینوی ربایش و قتل رهبران معترضان
قتل و ربوده شدن چهرههای برجسته معترضان عراقی طی چند سال اخیر معطوف به سابقه بوده و روندی دومینووار پیدا کره است. از آغاز اعتراضات عراق در اکتبر 2019 تاکنون، حدود 30 فعال در قتل های هدفمند کشته و ده ها نفر دیگر نیز ربوده شدهاند که برخی از آنها مدت کوتاهی بازداشت شدهاند و سرنوشت برخی دیگر نامشخص است. بیشتر این قتلها از سوی افراد ناشناس با استفاده از موتورسیکلت صورت میگیرد اما نکته قابل توجه این است که تا کنون هیچ نیرویی مسئولیت این اقدامات را نپذیرفته است. مسئولین سیاسی و امنیتی عراقی نیز بارها بر ضرورت تحقق و یافتن عاملان این جنایات تاکید کردهاند که تا زمان حاضر با هیچگونه نتیجه مشخصی که در اختیار رسانهها قرار بگیرد همراه نشده است. برای نمونه میتوان به قتل «زید الخفاجی»، عکاس خبری عراقی در پنجم دسامبر 2019، هشام الهاشمی»، محقق و روزنامهنگار شناختهشده عراقی 7 جولای 2020، «ریحام یعقوب» در جولای 2020 و بسیاری دیگر از افراد حاضر رد اعتراضات اشاره کرد.
هم اکنون در ماجرای قتل وزنی، بیش از هر زمان دیگری میتوان فرضیهها را به سوی چند نیروی پشت پرده نشانه گرفت که عبارتند از: رهبران اعتراضات اکتبر، داعش و موساد. در ابتدای امر رقابت داخلی میان رهبران اعتراضات عراق میتواند یکی از فرضیات جدی پبرامون قتل ایهاب جوا وزنی باشد. همچنین، تلاش داعش برای ایجاد ناآرامی و نمایش قدرت نیز میتواند یکی یگر از فرضیات باشد اما بیش از این دو فرضیه دستان پنهان موساد (سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی) در پشت پرده این قتل محتمل است.
رژیم صهیونیستی، در چند وقت اخیر از روند مذاکرات مثبت وین میان ایران و کشورهای 1+4 به شدت ناراضی بوده و در صدد بر هم زدن توافقات احتمالی پیرامون پرونده هستهای ایران است. لذا از هر ابزاری برای ضربه زدن، ایجاد ناآرامی و به تهدید انداختن منافع جمهوری اسلامی ایران بهره میگیرد. حتی بسیار از گزارشها حاکی از آن هستند که موساد، عوامل نفوذی خود را در کشور عراق مستقر کرده و از آنها برای ضربه زدن به منافع ایران بهره میگیرد. در این میان انگیزه این رژیم برای جبران کشته شدن نیروهای خود در جریان حمله موشکی 16 آوریل 2021 (25 فروردین 1400) نیز بسیار جدی است. بدین معنی که با قتل یکی از سران اعتراضات، مسئولیت را بر عهده نیروهای مقاومت انداخته و از این اقدام برای تهییج احساسات برای جمله به کنسولگری ایران بهره بگیرد.
دستان پنهان حلقه آمریکایی –عبری –عربی برای برهم زدن مناسبات بغداد و تهران
در شرایط کنونی این پرسش قابل طرح است که کدام یک از کشورها از تداوم ناآرامی در عرا ق سود میبرند. بدون تردید، با تامل در تحولات سیاسی چند وقت اخیر کشور عراق میتوان بر هدفگذاری مشخص حلقه بازیگران آمریکایی، عبری – عربی، برای ایجاد بیثباتی در عراق به منظور تداوم حضور و ایفای نقش فعال اشاره کرد. واقعیت امر این است که برقراری ثبات و بازگشت امنیت به این کشور یکی از خواستههای همیشگی جمهوری اسلامی یاران بوده و در روند مبارزه با گروه تروریستی داعش، تهران برای تمام جهانیان نشان داد که تا چه اندازه خواهان حفظ ثبات و یکپارچگی در کشور عراق است. بر خلاف ایران، حلقه آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عرب همانند عربستان و امارات که پس از مصوبه پارلمان عراق در 5 ژانویه 2020 به شدت نگران اخراج اشغالگران آمریکایی هستند، از هر اقدامی برای ایجاد بی ثباتی در عراق بهره گرفتهاند.
در سطحی دیگر، این حلقه شوم تلاش دارند که با بهره گیری از موضوع ترور معترضان روند را به سوی ایجاد شکاف و اختلاف سیاسی میان بغداد و تهران بکشانند. آنها نسبت به این امر واقف هستند که یکی از مهمترین وعدههای دولت جدید عراق که از ماه می2020 و در پی اعتراضهای مردم این کشور از ماه اکتبر 2019 با نخستوزیری مصطفی الکاظمی روی کار آمده، اعمال کنترل کامل دولت بر نهادهای امنیتی و نظامی و نیز مجازات عاملان سرکوب معترضان عراقی بود و اکنون ناکامی دولت در یافتن عاملان و سوق دادن آن به سوی گروههای مقاومت، موجب خواهد شد که الکاظمی از ایران روی برگرداند.
اما بر خلاف انتظارات این گروه، الکاظمی در آخرین گفتگوی تلویزیونی خود، پیرامون جمهوری اسلامی ایران و نقش آن در عراق تاکید کرده که «ایرانیها ثابت کردند که واقعگرا هستند و تلاش میکنند از دولت (عراق) حمایت کنند و مانع این شوند که شبه نظامیان دولت را تضغیف کنند.» این مواضع به وضوح نشانگر آن است که پیوند و سطح دوستی میان ایران و عراق به آسانی برای این کشورهای سلطه جو قابل تضعیف نخواهد بود.
ارسال نظرات